مجموعه: روانشناسی زناشویی
دخترها و پسرهای زیادی وجود دارند که با هزار و یک امید و آرزو زیر یک سقف می روند و زندگی مشترک شان را شروع می کنند. اوایل هر زندگی مشترک معمولا خوب و شیرین است اما با گذشت زمان خیلی از زوج ها با مشکلاتی مواجه می شوند، مشکلاتی که با رفع نکردن آنها یک روز مثل غده چرکی سر باز می کنند و دردسرها از راه می رسند.
گاهی مشکلات آن قدر پیچیده می شوند که بقا و سلامت زندگی مشترک را به خطر می اندازند. شاید شنیدنش هم سخت باشد چه برسد به تصور آن. اما گاهی ممکن است این مشکلات باعث شوند که همسر خیانت کند.
بله، خیانت، واژه ای که ترس شدیدی در دل همه افراد ایجاد می کند و بار آن به قدری سنگین است که هیچ کس حاضر نیست سنگینی آن را تحمل کند. خیانت، زن و مرد نمی شناسد و وقتی سر و کله اش در زندگی مشترک پیدا می شود، تر و خشک را با هم می سوزاند و به شدت به بنیان خانواده آسیب وارد می کند.
«دکتر سید کاظم فروتن» رییس کلینیک سلامت خانواده و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی شاهد، تمام دلایلی را که باعث خیانت مردانه می شود بررسی می کند و راهکارهایی را برای پیشگیری از خیانت و حتی کاهش آسیب های ناشی از آن برای افرادی که خیانت را در زندگی مشترک تجربه کرده اند، ارائه می دهد.
خیانت معنا دارد؟! خیانت به معنای زیر پا گذاشتن قراردادی است که فرد بین خود و طرف مقابل منعقد می کند و این قرارداد بدون اطلاع طرف مقابل لغو می شود.
خیانت در روابط زناشویی عمدتا به رفتارهای خارج از چارچوب خانواده گفته می شود که برخلاف قراردادها و تعهدات همسران که در ابتدای ازدواج گذاشته شده، صورت می گیرد.
همسران در ابتدای زندگی مشترک به یکدیگر قول وفاداری می دهند که تا آخر عمر با یکدیگر بمانند و چنانچه این وفاداری بنا به هر دلیل بین زوج ها از بین برود، خیانت اتفاق افتاده است.
لغت خیانت در زندگی مشترک، ارتباط با جنس مخالف دیگر، در خارج از چارچوب خانواده تعریف می شود. خیانت استحکام خانواده را متزلزل می کند، حتی در شرایطی که همسر فرد متوجه خیانت او نشود باز هم این آسیب وجود دارد، زیرا خود فرد می داند قول و پیمان وفاداری را زیرپا گذاشته است.
البته بسیاری از افراد برای خیانت خود هزار و یک دلیل و بهانه می آورند، اما با این حال، دلایل و بهانه ها از آسیب ناشی از خیانت چیزی کم نمی کند.
شاید این سوال به ذهن خیلی از افراد برسد که خیانت مردانه است یا زنانه؟ برای پاسخ به این سوال باید فطرت و درون مایه خلق شده زن و مرد را مورد بررسی قرار بدهیم.
مردها تمایل دارند بیشتر حمایت کننده باشند در حالی که زن ها تمایل دارند حمایت شوند و مردها معمولا برای رسیدن به این منظور با بهانه های مختلف می خواهند زن های زیادی را حمایت کنند و این به غریزه مرد بر می گردد و می تواند ایجاد انحراف کند.
به دنبال محبت خارج از خانه برخی از افراد به دلیل انحرافات جنسی که دارند به همسر خود خیانت می کنند که این افراد چندان مورد بحث نیستند و بیشتر افرادی که زن و مرد سالمی محسوب می شوند و بعد از ازدواج و شروع زندگی مشترک خیانت می کنند، مورد بحث قرار می گیرند، همه ما نیاز به ازدواج، داشتن یک همسر، همراز، همدم و مونس داریم ضمن اینکه برای ارضای غریزه های طبیعی خود ازدواج می کنیم.
هنگام ازدواج کسی به این فکر نمی کند که بعد از ازدواج با فرد دیگری به غیر از همسر خود ارتباط برقرار کند و عدم ارضای نیازهای 2 نفر باعث می شود که زن یا مرد خیانت کنند.
وقتی نیازهای افرادی که به عنوان همسر در کنار یکدیگر زندگی می کنند در خانه و در چارچوب روابط سالم زناشویی برطرف نشود، فرد این نیازها را در جای دیگری به غیر از خانه برطرف خواهدکرد.
البته برخی از زوج ها وجود دارند که با وجود عدم ارضای نیازهای خود، به دلیل داشتن ظرفیت وفاداری بالا، وفاداری و خویشتن داری به همسر خود خیانت نمی کنند.
پس مهم ترین دلیلی که برای خیانت می توان عنوان کرد عدم ارضای نیازها از سوی همسر است. گاهی ارضای نادرست و ناقص نیازها دلیل دیگر خیانت می تواند باشد؛ بنابراین توجه به نیازهای همسر بسیار مهم هستند.
وقتی زن بداند با مرد چگونه برخورد کند و در زمان تقاضای ارتباط زناشویی با همسرش به این شکل باید رفتار کند، مسلما در چنین شرایطی احتمال اینکه خیانت شکل بگیرد کمتر می شود.
برای اینکه همسرمان خیانت نکند چکار کنیم؟ خیلی از خانم ها درباره نیاز جنسی آقایان چیزی نمی دانند و همین مسئله باعث می شود که مرد بخواهد پاسخ به نیاز جنسی خود را در بیرون از خانه جست و جو کند. برخی از مردها تصور می کنند که همسر خود را از لحاظ عاطفی ارضا می کنند در حالی که چنین چیزی وجود نداشته است و همین مضوع باعث خراب شدن زندگی مشترک می شود.
بارها از زبان مردان می شنویم که می گویند: «من بهترین طلا را برای همسرم خریدم و تا جایی که در توانم بوده است برای همسرم خرج کرده ام ولی نمی دانم چرا به من خیانت کرد؟»، این دسته از مردها تصور می کنند انجام چنین کارهایی برای جلب محبت زن کافی است در حالی که ابعاد موضوع خیلی فراتر از این حرف هاست.
یه سوزن به خودت بزن... وقتی که خیانت اتفاق می افتد، فردی که مورد خیانت قرار گرفته است طرف مقابل را محکوم می کند در حالی که هر 2 نفر باید در رابطه با رفتارهایی که در زندگی مشترک انجام داده اند، خوب فکر کنند.
فردی که مورد خیانت واقع شده است، باید از خود بپرسد: «من چه کارهایی در زندگی مشترک انجام داده ام که زمینه را برای خیانت همسرم ایجاد کرده است؟» مردی که همسرش خیانت کرده باید کارهایی را که در زندگی مشترک انجام نداده، جست و جو کند؛ مثلا وقتی که به همسرش حتی یک بار نمی گوید که دوستش دارد یا اینکه چه لباس قشنگی پوشیده و چه سفره قسنگی درست کرده است و... چه توقعی دارد؟
زن ها زمانی که از محبت همسرشان اشباع نمی شوند با 2 راه مواجه می شوند، راه اول اینکه نیازهای خود را سرکوب می کنند و افسرده می شوند یا اینکه راه دوم را انتخاب می کنند و در صورت نداشتن ظرفیت و وفاداری به سمت بیرون از خانه و مردهای دیگر گرایش پیدا می کنند.
نقطه مقابل خانم ها، آقایان قرار دارند؛ آن دسته از خانم هایی که با نیازهای همسرشان آشنایی ندارند، چه توقعی دارند که مرد زندگی شان سر از بیرون از خانه و روابط پنهانی در نیاورد؟ زمانی که مرد برای ارضای نیاز جنسی خود به سمت همسرش می رود و بارها طرد می شود و نیاز جنسی اش تنها به شهوانی بودن تغییر می شود، بدون اینکه شناخت یا مطالعه ای نسبت به نیاز جنسی مرد و جود داشته باشد، در چنین شرایطی احتمال اینکه مرد خیانت کند وجود دارد.
در زندگی مشترک خانم ها باید بدانند که مردها از نظر غریزی بصری هستند و هر تصویری در بیرون از خانه می تواند آنها را دچار هیجان کند و این هیجانات باید به صورت سالم در مرد توسط همسر ارضا شوند تا به انحرافات بیرون از خانه تبدیل نشوند.
مردها گاهی برای کاهش خستگی و فشار ناشی از کار، ارتباط جنسی برقرار می کنند و برخی خانم ها به دلیل نداشتن شناخت کافی از مرد، او را رد می کنند یا بدرفتاری می کنند، در چنین شرایطی احتمال اینکه مرد به فرد دیگری به غیر از همسرش گرایش پیدا کند، وجوددارد و این باعث خیانت می شود.
پس در مسئله خیانت باید زن و مرد به رفتارهای خود نگاه دقیق تری داشته باشند البته طرح این مسائل برای تایید خیانت نیست و خیانت رفتار اشتباه و نادرستی محسوب می شود ولی به طور کلی عدم شناخت نیازها و برطرف نکردن نیازها به شکل صحیح می توانند مهمترین دلایل خیانت باشند.
وقتی اعتقادات ضعیف و توان مقابله با وسوسه های شیطانی وجود نداشته باشد، افراد در صورت فراهم شدن زمینه، نیازهای عاطفی و جنسی خود را در جای دیگری خارج از خانه ارضا می کنند.
اینها مستعدترند! افرادی که قبل از ازدواج دوستی های بی بند و بار دارند و خارج از چارچوب اخلاقی رفتار می کنند و حتی رابطه جنسی هم دارند، بیش از بقیه افراد که به صورت سالم ازدواج می کنند و تجربه چنین دوستی هایی را ندارند، مستعد خیانت هستند. این افراد بعد از ازدواج دچار مشکل با درجات متفاوت می شوند درست مثل فردی که سال ها غذای ناسالم خورده و کبد او مشکل پیدا کرده است.
افرادی که رفتارهای لجام گسیخته پیش از ازدواج داشته اند، باید آن رفتارها را کنار بگذارند و درمان بشوند، زیرا همین رفتارها به شکل عادت در می آید و به صورت خیانت در زندگی مشترک ادامه پیدا می کند. اگر ظرفیت های کم و نواقص ناشی از روابط بی بند و بار قبل از ازدواج به کمک یک مشاور خوب درمان شوند. انتظار می رود که خاطرات روابط ناسالم پیش از ازدواج کمرنگ شود، در غیر این صورت مشکلات زیادی در ازدواج سالم این افراد وجود خواهدداشت.
افرادی که پیش از ازدواج با جنس مخالف رابطه دارند، کنترل کمتری بر وسوسه های درونی می توانند داشته باشند و احتمال خیانت در این افراد بالاتر می رود.
اول شناخت بعد ازدواج یکی دیگر از مواردی که در بحث خیانت نباید از نظر دور بماند، مسئله شناخت پیش از ازدواج است و تا زمانی که 2 طرف به خوبی یکدیگر را نشاخته اند، نباید ازدواج کنند.
برخی از افراد صرفا برای ارضای نیازهای جنسی خود ازدواج می کنند که این مسئله می تواند بعد از گذشت مدت کوتاهی منجر به خیانت و گرایش به رفتارهای خارج از خانه شود. امروزه زمینه های وسوسه شیطانی زیاد شده است و به همین دلیل توجه بیشتر به همسر باید به وجود بیاید. البته شاید برخی از افراد توجه را با سوءظن اشتباه بگیرند، سوءظن یک رفتار بیمارگونه است که باید درمان شود و ارتباطی به توجه ندارد.
توجه کردن به این معنی می تواند باشد که زن و مرد نیازهای یکدیگر را به درستی برطرف کنند تا فرد برای ارضای نیازهای عاطفی یا جنسی خود احتیاجی به ارتباط بیرون از خانه نداشته باشد و در قالب یک زندگی مشترک سالم نیازهایش ارضا شود. زن و مرد باید به فکر افزایش جذابیت برای یکدیگر باشند و به صورت محترمانه با یکدیگر رفتار کنند.افراد باید به این فکر باشند که موارد تشدیدکننده وسوسه ار از زندگی حذف کنند. برای مثال رفتن به مهمانی های مختلط (پارتی) یکی از زمینه های ایجاد وسوسه و خیانت است.
متهم اصلی؛ ماهواره ماهواره به راحتی می تواند باعث ایجاد وسوسه شود و بنیان خانواده را نشانه بگیرد. به همین دلیل برای کاهش زمینه های خیانت ماهواره را باید جمع آوری کرد. ماهواره می تواند باعث ایجاد سردی عاطفی در زندگی مشترک شود و تسریع کننده و تقویت کننده خیانت در زن و مرد است.
ماهواره و اینترنت کار خودشان را می کنند و برای کاهش آسیب های ناشی از آنها باید به مردم آگاهی بدهیم.مردم باید نسبت به هرنجارشکنی هایی که از طریق عوامل بیرونی می آید، واکسینه شوند و در کنار آن باید بحث اخلاق را جلو برد، به این شکل احتمال خیانت در خانواده ها کم می شود.
رسانه های داخلی باید یک چارچوب برای طرح مسائل جنسی درست کنند. البته به شکلی که این مسئله منجر به بیدارشدن غرایز جنسی در نوجوانان نشود. آموزش پیش از ازدواج، یکی دیگر از مواردی است که نباید از یاد برود. آموزش شناخت نیازهای عاطفی و جنسی در افرادی که در شرف ازدواج هستند، ضروری است و از زمانی که برای دخترها خواستگار می آید یا پسرها به خواستگاری می روند، این آموزش ها باید وجود داشته باشد. آموزش کپسول نیست که یک مرتبه به فرد بدهیم و انتظار داشته باشیم سریعا از آن نتیجه بگیرد. البته این آموزش ها نباید برای نوجوان ها باشد، زیرا باعث ایجاد فساد می شود و غریزه خفته را بیدار می کند.
زندگی پس از خیانت اگر فردی متوجه خیانت همسر خود شد در صورت اطمینان از خیانت همسر، برای تصمیم گیری درست و منطقی برای ادامه دادن یا قطع ارتباط با او، باید به یک مشاور باتجربه، دلسوز و متعهد مراجعه کند و برای مدیریت خیانت مشاوره بگیرد، زیرا به تنهای نمی توان این مشکل را حل کرد و هرگونه اقدام به تنهایی شرایط را بدتر می کند.
اگر همسری از خیانت خود پشیمان است، چنانچه او بخشیده شده و همچنان زندگی مشترک با او ادامه می یابد، نباید مدام فرد را به دلیل اشتباهی که مرتکب شده، تحقیر کرد.
هر فردی دارای ویژگی های بد و خوب است و زمانی که خیانتی اتفاق می افتد، باید خیانت را یک رفتار بد و غلط دانست و نباید شخصیت فرد را خرد کرد و صرفا کار بد و اشتباه فرد مدنظر است.
بعد از اینکه خیانت همسر مشخص شد باید علت های آن را ریشه یابی کرد و به فکر برطرف کردن علت ها بود و تا زمانی که زن و مرد اصلاح نشوند، خیانت ادامه پیدا خواهدکرد.
وقتی خیانت اتفاق می افتد، یک زندگی مشترک فرو می ریزد و یک واحد از اجتماع فاسد می شود و این آسیب اجتماعی، متوجه کل جامعه خواهدبود. برای حل مشکل خیانت باید به فکر توسعه کلینیک های سلامت خانواده در سراسر کشور باشیم تا در صورتی که زن یا مرد متوجه خیانت همسرشان شدند، بتوانند به راحتی از مشاوران این مراکز کمک بگیرند. متاسفانه تعداد این کلینیک ها در سطح کشور بسیار کم است و مسئولان باید به صورت فوریتی به فکر گسترش این کلینیک ها باشند.
طلاق و خیانت: برخی تصور می کنند طلاق بهترین کاری است که بعد از خیانت می توان انجام داد در حالی که شرایط را بدتر می کند و راه درمان خیانت نیست. منبع:مجله همشهری تندرستی
|